هدف از پژوهش حاضر بررسی زبانشناختی ـ جنسیتی قدرت کلام و چگونگی کاربرد مؤلفه های اقناعی در متقاعدسازی مخاطب در فروشگاههای شهر شیراز توسط فروشندگان زن و مرد است. در این پژوهش، داده ها به روش میدانی و تصادفی از طریق ضبط تعاملات میان پانزده فروشنده مرد و پانزده فروشنده زن با مخاطبانشان به وسیله دستگاه ضبط صدا، گردآوری میشود ...
بیشتر
هدف از پژوهش حاضر بررسی زبانشناختی ـ جنسیتی قدرت کلام و چگونگی کاربرد مؤلفه های اقناعی در متقاعدسازی مخاطب در فروشگاههای شهر شیراز توسط فروشندگان زن و مرد است. در این پژوهش، داده ها به روش میدانی و تصادفی از طریق ضبط تعاملات میان پانزده فروشنده مرد و پانزده فروشنده زن با مخاطبانشان به وسیله دستگاه ضبط صدا، گردآوری میشود و پس از استخراج مؤلفه های اقناعی در چارچوب الگوی تحلیل گفتمان انتقادی هوج و کرس (1996) به روش کیفی مورد بررسی قرار میگیرد. پس از تحلیل داده ها به روش کمی از طریق نرم افزار SPSS به وسیله Chi Square، نیمرخی از استفاده از مؤلفه های اقناعی در فروشندگان زن و مرد از طریق نمودار ارائه شده است و با توجه به مؤلفه های الگوی تحلیل گفتمان انتقادی هوج و کرس (1996) که نسبت به دیگر الگوهای تحلیل گفتمان انتقادی، در گفتمان فروش و تجارت بیشترین بسامد را دارند، بر اساس تحلیل کمی نتایج، هیچ تفاوت معنیداری در استفاده از مؤلفه فرایند اسمسازی بین فروشندگان مرد و زن مشاهده نشده است اما در رابطه با مؤلفه گزینش لغات و تعبیرات خاص نیز تفاوت معنیداری میان فروشندگان مرد و زن یافت شده است چرا که زنان از این مؤلفه بیشتر از مردان استفاده کرده ند. در استفاده از مؤلفه ساخت معلوم نیز هیچ تفاوت معنیداری میان دو جنس فروشندگان زن و مرد مشاهده نشده است. اما در استفاده از مؤلفه ساخت مجهول میان فروشندگان مرد و زن تفاوت معنیدار وجود دارد چرا که فروشندگان مرد از ساخت مجهول بیشتر استفاده کرده اند.